تعريفي كه قانون مدني و فقه از كفالت بيان داشته عبارت است از:
«عقدي كه به موجب آن يك طرف در مقابل طرف ديگر احضار شخص ثالثي را تعهد كند. متعهد را كفيل و ثالث را مكفول و طرف ديگر عقد (متعدله) را مكفولله گويند.»
اما تعريف فوق براي كفالت در دفترخانه منطقي به نظر نميرسد زيرا شخص كفيل در دفترخانه احضار شخص مكفول را عهدهدار نميباشد، بلكه نامبرده قائممقام سردفتر در انجام امور دفترخانه تحت كفالت ميباشد.ليكن تعريف جامع و كاملي كه به نظر با كفالت در حقوق اداري و به ويژه با نفس عمل كفالت دفترخانه، منطبق باشد، تعريف كفالت در حقوق اداري است كه عبارتست از:
ترتيبي است كه به موجب آن در غياب متصدي مقامي، مأمور ديگري كه قانوناً حق دارد قائم مقام او بشود كارهاي او را انجام داده و به جاي او اسناد اداري را امضاء ميكند. عليالاصول معاون در غياب رئيس (به علت ناخوشي يا سفر كه نتواند كار خود را بكند) خود به خود كفالت او را دارا است ولي ميتوان برخلاف اين اصل، شخص ديگري را به كفالت گزيد و حسب القاعده كفيل همه اختيارات صاحب مقامي را كه كفيل او است دارد مگر اينكه چيزي استثناء شده باشد.
فهرست مطالب
پیشگفتار ۱
مقدمه ۲
معنی کفالت در حقوق مدنی ۳
وظائف کفیل ۴
موارد برائت کفیل۵
فصل اول : کفالت در امور کیفری۷
مبحث اول : بایستههای قرارتامین کفالت و وثیقه ۸
مبحث دوم : شرایط قبولی کفالت۱۰
آیا در صدور قرار قبولی کفالت و وثیقه رضایت متهم لازم است؟۱۱
مبحث سوم : موارد رفع مسئولیت کفیل۱۴
موارد ضبط وجه الکفاله و وجه الوثاقه و شرایط آن۱۴
آیا بازداشت کفیل در اجرای ثبت قانونی است؟۱۵
مبحث چهارم : قوانین و مقررات مورد استناد کفالت ۱۶
کفیل حق اعتراض نسبت به دستور ضبط وجه الکفاله را داراست۲۵
فصل دوم : کفالت در حقوق مدنی ۳۲
فصل سوم : مبانی ضبط وثیقه در امور کیفری۳۶
نتیجه گیری ۴۶
پيشگفتار
تعريفي كه قانون مدني و فقه از كفالت بيان داشته عبارت است از:
«عقدي كه به موجب آن يك طرف در مقابل طرف ديگر احضار شخص ثالثي را تعهد كند. متعهد را كفيل و ثالث را مكفول و طرف ديگر عقد (متعدله) را مكفولله گويند.»
اما تعريف فوق براي كفالت در دفترخانه منطقي به نظر نميرسد زيرا شخص كفيل در دفترخانه احضار شخص مكفول را عهدهدار نميباشد، بلكه نامبرده قائممقام سردفتر در انجام امور دفترخانه تحت كفالت ميباشد.ليكن تعريف جامع و كاملي كه به نظر با كفالت در حقوق اداري و به ويژه با نفس عمل كفالت دفترخانه، منطبق باشد، تعريف كفالت در حقوق اداري است كه عبارتست از:
ترتيبي است كه به موجب آن در غياب متصدي مقامي، مأمور ديگري كه قانوناً حق دارد قائم مقام او بشود كارهاي او را انجام داده و به جاي او اسناد اداري را امضاء ميكند. عليالاصول معاون در غياب رئيس (به علت ناخوشي يا سفر كه نتواند كار خود را بكند) خود به خود كفالت او را دارا است ولي ميتوان برخلاف اين اصل، شخص ديگري را به كفالت گزيد و حسب القاعده كفيل همه اختيارات صاحب مقامي را كه كفيل او است دارد مگر اينكه چيزي استثناء شده باشد.
مقدمه
كفالت در لغت مشتق از كفل و به معنای به عهده گرفتن میباشد. در اصطلاح حقوقی نیز عقدی است كه به موجب آن یكی از طرفین در مقابل دیگری احضار شخص ثالثی را تعهد میكند. به شخص متعهد كفیل و به متعهدله مكفولله و به شخص ثالث مكفول گفته میشود. عقد كقالت یك عقد تبعی است، و فرق آن با ضمان در این است كه در ضمان تعهد بر دین است ولی در كفالت، تعهد بر حضور مكفول است و در صورت تخلف او كفیل ملزم به پرداخت دین است. به همین دلیل به كفالت عناوین دیگری مثل كفالت تن و كفالت نفس نیز گفته شده است. كفالت به رضای كفیل و مكفولله واقع میشود. در مورد اینكه آیا رضایت مكفول هم در عقد شرط است یا نه؟ اختلاف نظر وجود دارد. اگر چه عقد كفالت در امور مدنی كمتر مورد استفاده قرار میگیرد ولی از نظر جزائی، كفالت یكی از قرارهای تأمینی موضوع ماده 132 قانون آئین دادرسی كیفری میباشد كه قاضی مكلف است برای دسترسی به متهم یكی از قرارهای ماده 132 آن قانون را صادر كند. كه یكی از آن قرارها قرار كفالت میباشد. كه كفیل متعهد میشود كه در زمان مقتضی متهم را حاضر كند، والّا خود مسئول پرداخت وجهالكفاله خواهد بود. در عقد كفالت، علم كفیل به تعهدات مكفول شرط نیست بلكه همین كه بداند از چه كسی كفالت میكند برای عقد كفالت كافی میباشد. در مورد مكفول نیز اهلیت شرط نیست و میتوان از دیوانه نیز كفالت كرد.
فرمت : قابل ویرایش | WORD | صفحات :50
*************************************
نکته : فایل فوق قابل ویرایش می باشد
علوم انسانی
دانلود فایل| |